یکی بود یکی نبود


عشـــــــــــــــق واقعـــــــــــــی

یکی بود یکی نبود . این داستان زندگی ماست . همیشه همین بوده . یکی بود یکی نبود . در اذهان شرقی مان نمی گنجد با هم بودن . با هم ساختن . برای بودن یکی ، باید دیگری نباشد.

           هیچ قصه گویی نیست که داستانش این گونه آغاز شود ، که یکی بود ، دیگری هم بود . همه با هم بودند . و ما اسیر این قصه کهن ، برای بودن یکی ، یکی را نیست می کنیم .

             از دارایی ، از آبرو ، از هستی . انگار که بودنمان وابسته نبودن دیگریست . هیچ کس نمیداند ، جز ما . هیچ کس نمی فهمد جز ما . و آن کس که نمی داند و نمی فهمد ، ارزشی ندارد ، حتی برای زیستن .

این هنری است که آن را خوب آموخته ایم .

هنر نبودن دیگری



نظرات شما عزیزان:

آرسا
ساعت21:07---1 ارديبهشت 1391
سلام وبت خیلی قشنگه بهزاد خان وب منم بیا یه کمک خواستم شاید تو بتونی کمکم کنی چون یه پسری،ممنون می شم که یه نظرم در مورد وبم بدی

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در جمعه 1 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 20:46 توسط بهزاد| |


Power By: LoxBlog.Com